اوصاف و قصيده وغزل را فردوسي و انوري و سعدي
انوري شاعر بزرگ قرن ششم، از شاعراني است كه در كنار فردوسي و سعدي، از پيامبران شعر فارسي به شمار رفتهاست؛ البتهاين نكته قدري قابل تأمل است.شايد براي برخي اين سؤال پيش ميآيد كه چرا با وجود شاعران بزرگي همچون:حافظ، مولانا، سنايي، عطار، خيام و نظامي، انوري يكي از سه پيامبر شعر فارسي خوانده ميشود؟
درباره فردوسي و سعدي جاي بحث نيست؛اما آيا در بيان چنين حكمي، حقي از شاعران ياد شده ضايع نگرديده؟و اين از انصاف به دور نيست؟در پاسخ بهاين سؤال بايد گفت:
اولاً درزمان كنوني، داوري در باب شاعران بزرگ زبان فارسي بدين گونه نيست و قطعاً چنانچه كسي بخواهد پيامبران شعر فارسي را بر شمارد،حافظ، مولانا، سنايي، عطار، نظامي، خيام و… را دركنار فردوسي و سعدي، نيز فراموش نخواهد كرد.
ثانياً دقت در شعر جامياين نكته را نيز آشكار ميسازد كهانوري فقط درقصيده سرايي (شعر مديح) از پيامبران شعر فارسي خوانده شدهاست؛ نه در همه زمينههاي شاعري، و اين كلام حقّي است و شكي نيست كهانوري بهترين مديحه سراي زبان فارسي است و هيچ كس از اخلاف و اسلاف او شعر مديح را به قوت و استحكام و مهارت او نسرودهاست؛حتي منوچهري و فرخي و مسعود سعد و خاقاني هم، با همه امتيازاتي كه دارند، مدايحشان به پاي مدايح انوري نميرسد.
بي سبب نيست كهاز وقتي انوري به ظهور رسيده، سرمشق تمام قصيده سرايان بعد از خويش گرديدهاست وتا عصر صفوي و قاجار نيز، شعرا بيش تر به تقليد قوالب شعري او نظر داشتهاند.
به هر حال در مورد انوري سخن بسيار است و مجال اندك. قصد ما در اين نوشتار كوتاه، بازنمايي جلوه هايي از تأثير قرآن وحديث در اشعار اين شاعر بزرگ است كه پس از توضيح كوتاهي درباره گونههاي اثرپذيري فارسي از قرآن و حديث،1بدان ميپردازيم و خوانندگان عزيز را براي آشنايي بيشتر با تاريخچه زندگي، شرح حال و آثار انوري، به مقاله عالمانهاستاد ارجمند و فاضل و جناب آقاي دكتر شفيعي كدكني در مقدمه كتاب «مفلس كيميافروش ـ نقد و تحليل شعر انوري» فراميخوانيم.
ميدانيم كه شعر شاعر، آيينهاي است كه ميتوان افكار، احساسات، بينشها و اعتقادات او را در آن به تماشا نشست. بر اين اساس كاملاً طبيعي است كهافكار مذهبي وباورهاي ديني و گرايشهاي ايماني شاعر نيز در شعر او جلوه نمايد، و به همين دليل است كه در شعر شاعران مسلمان به وفور مسائل مذهبي يافت ميشود، و از آن جا كه سرچشمه مذهبي مسلمين قرآن و حديث است، پس عجب نخواهد بود كه جلوههاي آنها در اشعار شاعران مسلمان پرتو افكني كند. بر اين نكته بايد افزود كه آگاهي از مسائل قرآني و حديثي مانند آگاهي از مسائل فلسفي، نجومي، و… نشانه فرهنگمداري و روشنفكري نيز بودهاست وكساني از شاعران، به قصد نشان دادن آگاهي وبه رخ كشيدن معلومات خويش اين گونه مسايل را در شعر خويش باز ميآورند.اين عوامل، سبب شد كه قرآن و حديث در شعر فارسي اثر گذارد و شاعران را به بهرهگيري از آنها وادارد. به همين دليل، حتي درشعر محمد بن وصيف كه به قول نويسنده تاريخ سيستان،قديمترين شعر فارسي است، آثار قرآن و حديث يافت ميشود؛ البتهاين اثر گذاري در آغاز كمرنگ است و به مرور پررنگتر ميشود تا در قرون 6و7 بهاوج ميرسد.
الف. اثرپذيري واژگاني:مقصود، واژه هايي است كه ريشه قرآني و حديثي دارند؛به عبارت ديگر اگر قرآن و حديث نبود، اين واژگان در اشعار شاعران به كار نميرفت. واژگاني مثل موسي، عيسي، آدم، نوح، فرعون، صبر، وادي ايمن، كوه طور، هدهد، يعقوب، بيت الاحزان، توبه نصوح، سحر بابل، غلمان، مقام محمود، يار غار و…
ب . اثرپذيري قالبي:يعني يك اثر، شكل و قالب خود را از قرآن گرفته باشد؛ نظير مثنوي مولانا كه ساختار آن با قرآن بسيار شباهت دارد و نميتوان گفت اين شباهتها اتفاقي بودهاست؛ بلكه بايد گفت اين شباهتها و همسانيها حاصل عمري همدلي و همراهي و انس او با قرآن است.
برخي از اين همسانيها عبارتند از: قرآن به ظاهر تقسيم بندي جز آيه و سوره ندارد، مثنوي نيز فقط به چند دفتر تقسيم شده؛ قرآن و مثنوي به ظاهر پراكنده مينمايند ؛ قرآن با لفظ «اقرء» شروع ميشود و مثنوي با لفظ «بشنو»؛قرآن وحي الهي است بر پيامبر(ص)، مثنوي وحي دروني مولانا است و…
ج . اثرپذيري گزارهاي:منظور اين است كه شاعر، گزارهاي قرآني يا حديثي را بدون تغيير يا با اندك تغيير درشعر خود بياورد، مثل:
بسم اللهالـرحـمن الرحـيم هست كليد در گنج حكيم
د. اثر پذيري تلميحي:يعني شاعر در شعر خود، اشارهاي به قرآن يا حديث دارد؛ نظير نمونه هايي كهاز اشعار انوري ميآوريم.
هـ. اثرپذيريهاي متفاوت ديگر: مانند تأويلي، شيوهاي، حل و تحليل و… كه در اين مختصر مجال بررسي آنها نيست. اكنون ميپردازيم به بررسي تأثير قرآن و حديث در شعر انوري.
انوري از درسخواندههاي روزگار خود است و به همين دليل با علوم رايج از جمله علوم قرآني وحديثي آشنايي كافي دارد؛ تا حدي خودنما نيز هست و ميخواهد خود را به عنوان شاعر عالم وروشنفكر فرا نمايد.در جاي جاي اشعار خويش از قرآن و حديث ياري گرفتهاست. در اين مقال، بيآن كه قصد شمارش كاملي باشد، مواردي از اثرگذاريهاي قرآن و حديث را در شعر انوري نشان ميدهيم:2
كـافـران را كـه آدمـينـسـبنـد نص بل اضل ازين معني است
1. مصرع دوم تلميح دارد به آيه … أولئِكَ كَالأنْعامِ بَلْ هُم أضَلُّ اولئكَ هم الْغافِلونَ؛ « آنها مانند چهار پايانند، بلكه بسي گمراه ترند؛ زيرا قوه ادراك مصلحت و مفسده داشتند و باز عمل نكردند.آنهاهمان مردميهستند كه (از خدا و قيامت و عاقبت كار خود به بازيچه دنيا) غافل شدند.»
(اعراف،آيه 179)
آنكـه در معـركـه سـحـر بـيـان قلمش همچو عصا ثعبان است
2. بيان سحرآميز، اشارهاست به حديث معروف إن مِنَ البَيانِ لسَحراً ؛ «همانا كه گونهاي از بيان همانند سحر است.» ( فيض القدير، 2 / 524)، و «ثعبان ? اژدها» اشارهاست به معجزه حضرت موسي (ع) كه عصاي او اژدهايي شد و جادوهاي ساحران فرعون را بلعيد:فَألْقي عَصاهُ فَإذا هِي ثعْبانَُمُبين؛«موسي هم عصاي خود را بيفكند. به ناگاه، آنعصا چون اژدهايي عظيم پديدار گرديد.»
(اعراف،آيه 107).
سايه يزدان كز تابش خورشيد سپهر دامن بيعت او دامن هر كام گرفت
3. ظل الله، لقبي است كه به سلاطين ميدادهاند و حديثي بنام پيامبر(ص) نقل ميشدهاست كه: السلطان ظل الله؛« شاه سايه خداست» ولي بهاحتمال قوي اين حديث از معجولات است.
از بيم سپـاهش سپـاه خصم چون مور نهان گشته در زمين
4. بيت اشاره دارد به آيه… قالَت نَمْلَةَُ يا أيهَا النّمْلُ اُدْخُلوا مَساكِنَكمْ لايحطِمَنّكمْ سلَيمان و جنوده؛ «گفتاي موران، همه به خانههاي خود اندر رويد. مبادا سليمان و سپاهيانش، ندانسته شما را پايمال كنند. » (نمل،آيه 18)
نسيم باد در اعجاز زنده كردن خاك ببـرد آب همـه معجـزات عيسـي را
5. در اين بيت به معجزه حضرت عيسي (زنده كردن مرده) اشاره شدهاست كه در آيه وَ اُحْي الْمَوتي بِاذْنِ الله…؛«… و مردگان را بهامر خدا زنده كنم… » (آل عمران، آيه 49) آمدهاست.
آنكه اندر كارگاه «كن فكـان» ابداع او بي اساس مايهاي از مايههاي عنصري
6. ترجمه تحت اللفظي «كن فكان»، «باش و شد» است كه خداي، هر چيز را كه گويد:«باش»، آن چيز به وجود ميآيد و «شد» تحقق ميگيرد. شبيه «كن فيكون» «باش و باشد». اين تعبير قرآني در اين آيه آمدهاست : إنّما أمْرهَُ إذا أرادَ شَيئاً أنْ يقولَ لَه كنْ فَيكونَ؛« فرمان نافذ خدا (در عالم) چون اراده خلقتِ چيزي كند، به محض اينكه گويد موجود باش، بلافاصله موجود خواهد شد.»
(يس، آيه 82)
در تفسير اين آيه مباركه، حضرت امير«ع» فرموده: امر خداي متعال فعل و ايجاد اوست و الا از خدا امري كه صدا و ندايي بگوش رسد، نبوده و ممكنات در حال عدم و نيستي،گوشي كه نداي خدا را بشنوند، ندارند.
آن كه قهرش داد انجم را شيـاطين افكني وآن كه لطفش داد آتش را سمندر پروري
7. بيت تليمح دارد به آيه وَ لَقَدْ زينَا السَّماءَ الدّنيا بِمَصابيحَ وَ جَعلْناها رجوماً لِلشَّياطين وَ اَعْتَدْنا لَهمْ عَذابَ السَّعير؛« و ما آسمان دنيا را به چراغهاي (انجم) رخشان زيب و زيور داديم و به تير شهاب آن ستارگان، شياطين را رانديم وعذاب آتش فروزان را بر آنها مهيا ساختيم.» (مُلك، آيه 5)
آنكه ترك يك ادب بر پيشگاه حضرتش وقـف كـرد ابليس را بـر آستـان مدبـري
8. بيت تلميح دارد به داستان رانده شدن شيطان از درگاه الهي به خاطر سجده نكردن بر حضرت آدم كه درچند جاي قرآن آمدهاست؛از جمله در آيه وَإذْ قُلْنا لِلْمَلاِئكَةِ اسْجُدوا لآدَم فَسَجَدُوا إلاّ اِبْليسَ أبي وَ اسْتَكْبَرَ وكانَ مِنَ الكافِرينَ ؛« و چون فرشتگان را فرمان داديم كه بر آدم سجده كنند، همه سجده كردند؛ مگر شيطان كه ابا و تكبر ورزيد و از فرقه كافران گرديد.» (بقره، آيه 34)
آنكه آدم را «عصي آدم» ز پا افكنده بود گر نهاز «ثم اجتباه» اوش دادي يـاوري
9.مصراع اول تلميح دارد به آيه… وَعَصي آدَم ربَّه فَغوَي؛« و آدم نافرماني خداي كرد و گمراه شد.» ( طه، آيه 121)
آن كـه قــوم نــوح را از تـنـد بــاد لاتـذر در دو دم كرد از زمين آسيب قهرش اسپري
10. بيت تلميح دارد به داستان حضرت نوح و نفريني كه درحق قوم خود نمود. اين مطلب در آيه وَقالَ نوحَُ رَبِّ لاَتذَرْ عَلَي الأرْضِ مِنَ الكافِرينَ دياراً ؛« و نوح عرض كرد: پروردگارا [اينك كه قوم از كفر و عناد دست نميكشند] تو هم اين كافران را هلاك كن و از آنها دياري بر روي زمين باقي مگذار.» (نوح، آيه 26) آمدهاست.
1ـ توضيحات اين قسمت بيشتر از گفتههاي استاد دكتر سيد محمد راستگو در كلاس «تاثير قرآن و حديث در شعر فارسي » است كه در دوران دانشجويي تندنويسي و يادداشت برداري شده است و خوانندگان عزيز مي توانند براي اطلاع بيشتر به كتاب «تجلي قرآن و حديث در شعر فارسي» تاليف استاد كه توسط انتشارات سمت چاپ شده مراجعه نمايند
2? با اين توضيح كه در ترجمه آيات قرآن از ترجمه مرحوم الهي قمشهاي استفاده شده است . به خواست خداوند متعال، هشت سال است كه مؤسسه معارف اسلامي امام رضا(ع) توفيق انتشار فصلنامه قرآني«بينات» را داشته است
2 ـ با اين توضيح كه در ترجمه آيات قرآن از ترجمه مرحوم الهي قمشهاي استفاده شده است.